یگانه زهرای نازمون یگانه زهرای نازمون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره
مامان فاطمه اممامان فاطمه ام، تا این لحظه: 35 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
بابایی جونمبابایی جونم، تا این لحظه: 38 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
ازدواج مامان وبابامازدواج مامان وبابام، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

*☆ღ - ☆*ღکوچولوی ناز نازیمون*☆ღ - ☆*ღ

از دردو دل های یک نی نی...

1391/4/22 15:58
نویسنده : مامانی
1,707 بازدید
اشتراک گذاری

 

1

 

امان از دست اين مامان و باباها با اين سليقه هايشان، چرا فکر مي کنند که براي نوزاد دختر حتماً بايد لباس صورتي بخرند؟niniweblog.comآه، من از اين پيراهن صورتي با طرح هاپو اصلاً خوشم نمي آيد. وقتي ميهمان مي آيد و مامانم مي خواهد به زور اين لباس را تن ام کند- چون طفلکي فکر مي کند که اين لباس خيلي به من مي آيد- دست هايم را سفت مي کنم و جيغ مي کشم. مامانم عصباني مي شود و زير لب غر مي زند، اما جلو بقيه الکي مي گويد: پيش پيشي، دخمل گلم گريه نکن الان خوشگل مي شي!niniweblog.com

 

 

يکي نيست به او يادآوري کند که من بدون اين لباس هاي صورتي بدريخت هم خوشگلم.niniweblog.com
شبها را که نگو، وقتي دل درد مي گيرم باباي محترم اخمهايش را توي هم مي کند.niniweblog.com

مي رود پنبه مي آورد و مي چپاند توي گوشش. پشتش را مي کند به من و مامان و صداي خر و پفش بلند مي شود. خداييش بعضي از اين پدر و مادرها خيلي بي احترامي مي کنند به آدم! مگر من چه گناهي کرده ام که دلم درد مي گيرد و زبانم را هم کسي نمي فهمد جز خدا؟niniweblog.com

مامان خانم هم که هيچ، يک بند غر مي زند و سرم منت مي گذارد که از خواب نازش زده و دارد مرا ناز مي کند.niniweblog.comهمين مامان خانم محترمه وقتي مي رود خريد و با بقال و چقال و اينها سر قيمت اجناس چانه مي زند، مرا مثل اين هاپوهايي که عکس شان روي تمام لباس هايم هست و عروسک هاشان را به در و ديوار اتاقم کوبيده اند، روي دست مي گيرد و مدام کله ام را که با يک سنجاق سفت مثل فکل درست کرده، ناز مي کندniniweblog.comو بقال محترم هم هي با چشم هاي ورقلمبيده زل مي زند بهم و ماشاءالله مي گويدniniweblog.com. مامان هم که انگار مرا آورده نمايشگاه، هي موچ موچ مي کشد تا بخندم و بقال و چقال و نانوا و زن همسايه و اينها خوش شان بيايد و ازم تعريف مي کنند.
امان از دست اين مامان و باباها که اصلاً يک ني ني و نيازهايش را درک نمي کنند. همينطوري مي شود که ما ني ني ها وقتي بزرگ مي شويم، عقده اي مي شويم!niniweblog.com

گاهي همين مامان يادش مي رود پوشکم را عوض کند. هرچه پا مي کوبم به هم و غرغر مي کنم محلم نمي دهد و مجبورم مي کند که يکي از آن جيغ هاي بنفش بکشم و مخل آسايش همسايه ها گردم!niniweblog.com

تازه اينها که چيزي نيست، داداشي من هم چشم ديدنم را ندارد و فکر مي کند که اين پيراهن هاي زشت و صورتي رنگ سند عزيزتر بودن من است توي چشم مامان و بابا.niniweblog.com

هي مي رود و تفنگ بد صدايش را مي آورد و با خنده طرف من شليک مي کند. گاهي هم مثلاً از روي محبتniniweblog.comدور از چشم مامان مرا برمي دارد و هي دور خودش مي چرخاند و مثلاً تابم مي دهد. من هم هي دلم قيلي ويلي مي رود و شيرهايي را که با کلي ذوق و شوق خورده ام، بالا مي آورم.niniweblog.com

گاهي هم مدادش را مي کند توي دهنم. خب من هم فکر مي کنم که داداشي دلش سوخته و برايم قاقالي لي آورده. هي مداد را ميک مي زنم و حالم بد مي شود.niniweblog.com

تازه اينها که چيزي نيست، بعضي وقتها هم دور از چشم مامان سقلمه مي زند بهم يا نيشگونم مي گيرد. وقتي از شدت درد گريه مي کنم، صداي مامان بلند مي شود و به جاي اينکه به اين داداشي چيزي بگويد، سر من داد مي کشد که خيلي بچه ي شلوغي هستم و بعد از تولد من قدر داداشي را بيشتر مي داند که خيلي پسر ماه و ساکتي بوده و هست!niniweblog.com

و هي غر مي زند که وعده ي يک ميليون تومان براي تولد من پس چي شد؟!niniweblog.com

 


بابا بيشتر وقت ها به محض ورود به خانه، کنترل تلويزيون را برمي دارد و بدون توجه به من که توي ننوي راحتم خوابيده و دارم سعي مي کنم خواب هاي طلايي ببينمniniweblog.com

 

و به خودم تلقين کنم که آينده احتمالاً چيز بسيار خوبي ست، تلويزيون را روشن کرده يا فوتبال تماشا مي کند و يا اخبار گوش مي دهد.niniweblog.comآن هم اخبار وحشتناکي در مورد تورم و گراني و کمبود مسکن و وعده ي سر خرمن که انشاء الله در سال هاي آينده همه چيز حل مي شود و لطفاً خودتان را ناراحت نکنيد که قيمت بليت مترو سه برابر شده و اينها!
گاهي فکر مي کنم که گوش باباي من مشکل دارد. آخر توي آپارتمان پنجاه متري مگر لازم است که آدم صداي تلويزيون را تا آخرين حد ممکن بالا ببرد؟ و تازه فکر اين ني ني بيچاره هم نباشد که دلش آرامش مي خواهد.niniweblog.com

خداييش من اگر توي شکم مامانم مي دانستم که دنيا اينقدر جاي شلوغ و پر هرج و مرجي ست عمراً پا مي گذاشتم تويش! آن جاي گرم و تاريک و کمي تنگ مي ارزيدniniweblog.comبه اين جاي روشن و پر سر و صدا و بزرگ که نه سرش معلوم است و نه تهش!
تازه بدتر از همه ي اينها خاله ي نازنينم است که با وجود سي و خرده اي سن، هنوز مجرد تشريف دارد و توي گوش من به جاي لالايي و يه توپ دارم قل قليه مدام از قحطي شوهر و تجرد اجباري حرف مي زند. گاهي هم وسط حرفهايش اشک مي ريزد و گريه ي ما را هم در مي آورد!niniweblog.com

 


راستي اگر قرار باشد بعد از تحمل اين همه گرفتاري و عدم درک بابا و مامان و داداشي و تب دندان درآوردن و درد واکسن هاي مختلف و اينها،niniweblog.comبعد از دردسرهاي درس خواندن و پشت کنکور ماندن و هزار و يک گرفتاري و بدبختي که از همين حالا هي توي گوش ني ني بيچاره اي مثل من مي خوانند،niniweblog.comآخر سر بي سر و همسر هم بمانم خداييش خيلي ستم است!niniweblog.com

خدا کند تا من بزرگ شوم اين معضل بزرگ البته نه مثل خيلي از معضل هاي بزرگ که قرار است حل شوند، حل شود و ما هم در طي يک عاقبت به خيري خودمان ني ني دار شويم و حالش را ببريم. الهي آمين!niniweblog.com

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مریم مامان نخودچی
22 تیر 91 16:15
بابا قشنگی... خیلی باحال بود...
مامان آینده(آرزو)
22 تیر 91 17:34
هههههههههههه یه جورایی با مزه بود یه جورایی نیدونم ....آخی بیچاره چه دل پری داشتش......گناهی .......ولی خیلی با نمک بوووووووود خسته نباشی ......
مامان بهی
22 تیر 91 18:26
جالب بود
مامان یاس
22 تیر 91 18:33
سلام گلم خیلی جالب بود کمی دلم واشد بیا پیشم اومدم صلوات
مامان امیر مهدی
25 تیر 91 16:27
………@.@@ ……@..-...•..@ ……@....ﮞ...@ ….…\———————————————————————/ ……\سلام عزیزم آپم آپم آپم آپمممممممممممممممممم …/ ....\برات 2تا ماشین گذاشتم با هر کدوم که خواستی بیا!!! / …\——————————————————————————/ منتظرمااااااااااااا ....……___ ..___\ ][ /__ (_ ___׀׀_ __) ...Ŏ…..… Ŏ ._________________ |..ШШШШШШШШ.......| |....| |.........| |.....| |__|__|_____|__| __̠| ..... ŎŎ………. ŎŎ
مامان امیر مهدی
25 تیر 91 16:31
خیلی جالب بود.واقعا همش درسته
♥●•٠·˙ღ✿عارفه♥●•٠·˙ღ✿
30 تیر 91 16:50
اشکم دراومد راستی کد تبلیغ استیکر بالای وبتو میدی؟
مامان بهی
1 مرداد 91 12:25
بیچاره ها چی می کشن از دست ما بزرگترااااااااااااااااااااااراستی سفر شمالم خوش بگذرهههههه